به چــــه تشبیه کنم نــام تو را
به بــــهار
یا به آبی ه زلال دریــــا !
ســـــاده تر می گویم
تــو تمامیـــت احساس منی
.
.
.
از روزی کــه دلــم بیــت المقــدس تــو شــد
سنــگ میــزنــم بــه هــر اشغــالگــری . . .
.
.
.
دست خودم نیست
به گمانم دست تو است
که می تواند مرا
با یک سلام خشک و خالی
به آینده امیدوار کند !
.
.
.
دنیای زیر آب
شبیه دنیای چشمهای توست
هر چه بیشتر دست و پا می زنم
بیشتر غرق می شوم …
.
.
.
پس چشمانت چه زمان درخواهند یافت که: “نگاه، زاده ی علاقه است!
.
.
.
تبسم شیرین عشق گوشه ای از نگاه خداست،
تنها به نگاه او می سپارمت . . .
.
سایر متن های جدید عاشقانه در ادامــه مطلب
.
.
بی تو هر شب عاشقی بارانی ام / لاله پژمرده و زندانی ام
بی تو در کنج همه دلواپسی / بی تو من آغاز یک ویرانی ام . . .
.
.
.
زبانم را نگاه خسته ات بست / زمستان با زمستان ها بپیوست
نگاهت لرزشی انداخت در دشت / دلم چون متن یک آیینه بشکست . . .
.
.
.
بهشت فاصله ی پلک بالا و پایین من است ، وقتی که به “تو” نگاه میکنم
.
.
.
قابل توجه!
بسیاری از «من هم دوستت دارم» ها
نتیجه رودربایستی ای هستند که «دوستت دارم» ها
ایجاد می کنند ، جدی نگیرید!
.
.
.
به سلامتی اونایی که روز قیامت فقط زمین ازشون شاکیه ، اونم به خاطر سنگینی معرفتشون !
.
.
.
تو را خودم چشم زدم بس که نوشتمت میان شعرهایم ،
بی آنکه “اسپند” بچرخانم میان واژه هایم …
.
.
.
گاهی فرار میکنم از فکر کردن به تو ، مثل رد کردن آهنگی که خیلی دوستش دارم
.
.
.
گفتی دوستم داری به اندازه قطرات بارانی که بر روی صورتت میریزد
و من هم دوستت دارم بدون توجه به چتری که روی سرت گرفتی…
.
.
.
لکنت زبان هم بهانه ی خوبیست برای مزه مزه کردن اسمت …
.
.
.
جان رفته ولی زخم وفایت نرود
تاثیر طلسم چشم هایت نرود
فرشی زدل شکسته انداخته ام
آهسته بیا،شیشه به پایت نرود
.
.
.
چشمهایت زمین سبز محبت بود و من قانون جاذبه اش را وقتی فهمیدم که سیب سرخ دلم افتاد
.
.
.
برای من که کبوتری ام عاشق و سرگردان؛
بیا و بام شو
اصلا بیا و دام شو…
.
.
.
من چک نویس احساسات تو نیستم ، “دوستت دارم” هایت را جای دیگری تمرین کن
.
.
.
نمی دانم چشمانت با من چه میکند
فقط وقتی که نگاهم میکنی …
چنان دلم از شیطنت نگاهت می لرزد
که حس میکنم چقدر زیباست
فدا شدن برای چشمهایی که تمام دنیاست…!
.
.
.
میان مشغله ها گم شدم اما دلم برای هوایت همیشه بیکار است
.
.
.
با چشمک یک ستاره عاشق شده بود
با ساده ترین اشاره عاشق شده بود
شب رفت و ستاره اش به فردا پیوست
افسوس که او دوباره عاشق شده بود
.
.
.
شبات ستاره بارون ، چشات بدون بارون / بدون که من همیشه ، به یادتم فراوون
.
.
.
عاشقی را شرط تنها ناله و فریاد نیست
تا کسی از جان شیرین نگذرد فرهاد نیست
تا نشد رسوای عالم, کس نشد استاد عشق
نیمه رسوا عاشق اندر فن خود استاد نیست …
.
.
.
کاش می دانستی در این کویر تنهایی تو را داشتن حس خیس باران است !
.
.
.
وقتی ناله های خرد شدنت زیر پای باران نوای دل انگیزی شد
چه فرقی می کند برگ سبز کدامین درختی . . .
.
.
.
رویاهایم را امشب میگذارم پشت در ، بیچاره رفتگر ، چه بار سنگینی دارد
.
.
.
عاشقانه دوستت خواهم داشت بی آنکه بخواهم دوستم داشته باشی
و عاشقانه در غمت خواهم مرد بی آنکه بخواهم در مرگم اشک بریزی…
.
.
.
مرهم زخم هایم کنج لبان توست ، بوسه نمیخواهم ، سخن بگو
کلمات کلیدی :
:: برچسبها: