بر روی رضا شمس امامت صلوات
بر شافع ما روز قیامت صلوات
در شام ولادتش که شادند همه
بفرست بر این روح کرامت صلوات صلوات
میلاد امام رضا مبارک باد
.
.
.
دلبری دارم که از صاحب دلان دل می برد
غمزه ای مشکل گشا دارد که مشکل می برد
گر نقاب از چهره گیرد آن نگار نازنین
پرتو رخساره اش دلهای مایل می برد
ولادت امام رضا (ع) مبارکباد
.
.
.
مژده ای اهل رضا، روی رضا پیدا شد
جلوه حسن الهی به فضا پیدا شد
ضعفا روی به گلزار ولایت آرید
که گل روی معین الضعفا پیدا شد
.
.
.
خوش آمدی رضا جان جانم فدا نمایم
تبریک من پذری باشد همین دوایم
از جان تو را بخوانم خوشبو شود دهانم
لطفی نما رضا جان تا من به کعبه آیم
میلاد امام رضا مبارک باد
.
سایر جملات و دوبیتی ها در ادامـــه مطلب
.
.
لحظههای شادی دلهای ما آغاز شد
باز ذکرِ حمد حقِ با سینهها دمساز شد
امشب از یومن قدومت یا علی موسی الرضا
غنچهای از گلشن آل محمد باز شد
میلاد امام رضا مبارک باد
.
.
.
یا رضا جان کن مدد بر خوانِ تو مهمان منم
در شبِ میلادِ تو دلْتشنهی درمان منم
دست من از عیدی لطف و شفاعت خالی است
پادشاهی من گدایم، دست بر دامان منم
میلاد امام رضا مبارک باد
.
.
.
ما دولت تسلیم و رضا می طلبیم
راهی سوی اقلیم بقا می طلبیم
اندر دو جهان ، عزت و اقبال و نجات
از فیض ولایت رضا می طلبیم
میلاد امام رضا مبارک باد
.
.
.
بر در دوست به امید پناه آمده ایم
همره خیل غم و حسرت و آه آمده ایم
چون ندیدیم پناهى به همه مُلک جهان
لاجرم سوى رضا بهر پناه آمده ایم
میلاد امام رضا مبارک باد
.
.
.
خوشم به عشق ولای تو ای امام رئوف
دلم تپد ز برای تو ای امام رئوف
تو پاره تن احمد به ملک ایرانی
چه با صفاست سرای تو ای امام رئوف
ولادت امام هشتم مبارکباد
.
.
.
یاد او در عمق دلها می شکوفد همچو نور
نام او در کام جانها می تراود همچو قند
ای حضور هشتمین، افتادگان غربتیم
دست ما را هم بگیر از لطف، ای بالابلند
میلاد امام رضا مبارک باد
.
.
.
خانه های آن کسانی میخورد در بیشتر
که به سائل می دهند از هرچه بهتر بیشتر
عرض حاجت میکنم آنجا که صاحبخانه اش
پاسخ یک میدهد با ده برابر بیشتر
گاهگاهی که به درگاه کریمی میروم
راه می پویم نه با پا ، بلکه با سر ، بیشتر
زیر دِین چارده معصومم اما گردنم
زیر دین حضرت موسی بن جعفر بیشتر
گردنم در زیر دیِن آن امامی هست که
داده در ایران ما طوبای او بر ، بیشتر
آن امامی که «فداک» گفتنش رو به قم است
با سلامش میکند قم را معطر بیشتر
قم همان شهری که هم یک ماه دارد بر زمین
همچنین از آسمان دارد چل اختر بیشتر
قصد این بار قصیده از برادر گفتن است
ورنه میگفتم از این معصومه خواهر بیشتر
من برایش مصرعی میگویم و رد میشوم
لطف باباهاست معمولا به دختر بیشتر
عازم مشهد شدم تا با تو درد دل کنم
بودنم را میکنم اینگونه باور بیشتر
مرقدت ضرب المثلهای مرا تغییر داد
هرکه بامش بیش ، برفش … نه ! کبوتر بیشتر
چار فصل مشهد از عطر گلاب آکنده است
این چنین یعنی سه فصل از شهر قمصر بیشتر
پیش تو شاه و گدا یکسانترند از هر کجا
این حرم دیگر ندارد حرف کمتر ، بیشتر
ای که راه انداختی امروز و فردای مرا !
چشم بر راه تو هستم روز آخر بیشتر
از غلامان شما هم میشود دنیا گرفت
من نیازت دارم آقا روز محشر بیشتر
بر تمام اهل بیت خویش حساسی ولی
جان زهرا (س) چون شنیدم که به مادر بیشتر …
کلمات کلیدی :
:: برچسبها: