سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قالب وبلاگ

قالب پارسی بلاگ

بازی آنلاین

آپلود سنتر

آپلود عکس

برگ بلاگ

صفحه نخست

ایمیل ما

آرشیو مطالب

لینک آر اس اس

عناوین مطالب وبلاگ

پروفایل مدیر وبلاگ

طراح قالب

:: صفحه نخست
::
ایمیل ما
::
آرشیو مطالب
::
پروفایل مدیر وبلاگ
::
لینک آر اس اس
::
عناوین مطالب وبلاگ
::
طراح قالب

تمام لینکها تماس با ما


نویسندگان :
::

آمار بازدید :

:: تعداد بازدیدها:
:: کاربر: Admin







پیام مدیریت وبلاگ : با سلام خدمت شما بازدیدکننده گرامی ، به وبلاگ من خوش آمدید .لطفا برای هرچه بهتر شدن مطالب این وبلاگ ، ما را از نظرات و پیشنهادات خود آگاه سازید و به ما در بهتر شدن کیفیت مطالب وبلاگ کمک کنید .


داستان های جدید و آموزنده

  داستان جالب و آموزنده - www.radsms.com

داستان کوتاه “قطره آب”

قطره بارانی از ابر چکید. چون به زمین نگاه کرد

دریای پهناور را دید و از کوچکی و حقارت خود شرمنده شد و گفت:

“جایی که دریا هست وجود من بی مقدار به حساب می آید.”

چون قطره باران خود را کوچک دید

صدف او را درون خود جای داد و بعد از مدتی تبدیل به گوهر شد.

پس از مدتی نصیب ماهیگیری شد و او آن گوهر را به بزرگی هدیه کرد.

بلندی از آن یافت کو پست شد

در نیستی کوفت تا هست شد

«کلیات سعدی»

 

 



داستان آموزنده “بازتاب بخشش”

در خیابان یکی از شهرهای چین، گدای مستمندی به نام «وو» بود که کاسه‌ی گدایی‌اش را جلوی عابران می‌گرفت و برنج یا چیزهای دیگر طلب می‌کرد. یک روز گدا شاهد عبور موکب پرشکوه امپراتور شد که در کجاوه‌ی سلطنتی نشسته بود و به هر کس که می‌رسید هدیه‌ای می‌داد. گدای بینوا که از خوشحالی سرمست گشته بود، در دل گفت: «روز بخت و اقبال من رسیده… ببین امپراتور چه بذل و بخشش‌ها که نمی‌کند و چه هدیه‌ها که نمی‌دهد…» آنگاه شادمانه به رقص و پایکوبی پرداخت.
هنگامی که امپراتور به مقابل او رسید، «وو» کلاه از سر برگرفت و تعظیمی کرد و منتظر ماند تا هدیه‌ی گرانبهای امپراتور را دریافت دارد. ولی سلطان کریم و بخشنده – به‌جای اینکه چیزی بدهد – رو کرد به «وو» و از او هدیه‌ای خواست.
گدای پریشان احوال به‌شدت منقلب و افسرده گشت. با این وصف، به روی خود نیاورد و دست در کلاهش برد و چند دانه خرده برنج درآورد و تقدیم امپراتور کرد. او آن‌ها را گرفت و به راه خود ادامه داد.
«وو» تمام آن روز می‌جوشید و می‌خروشید و غرولند و شکوه و شکایت می‌کرد و به امپراتور ناله و نفرین می‌فرستاد و به هرکس می‌رسید ماجرای آن روز را تعریف می‌کرد و بودا را به یاری می‌خواست و از او می‌طلبید که دادش را بستاند. چند نفری می‌ایستادند و به سخنانش گوش می‌دادند و چند برنجی می‌ریختند و پی کار خود می‌رفتند.
شب هنگام که «وو» به کلبه‌ی محقرانه‌اش رسید و محتویات کلاهش را خالی کرد، علاوه بر برنج، دو قطعه طلا به اندازه‌ی همان برنجی که به امپراتور داده بود، در آن یافت.



داستان جالب “نمره گرفتن دانشجو”

دانشجویی پس از اینکه در درس منطق نمره نیاورد به استادش گفت : قربان، شما واقعا چیزی در مورد موضوع این درس می دانید؟
استاد جواب داد: بله حتما. در غیر اینصورت نمیتوانستم یک استاد باشم.
دانشجو ادامه داد: بسیار خوب، من مایلم از شما یک سوال بپرسم ، اگر جواب صحیح دادید من نمره‌ام را قبول میکنم در غیر اینصورت از شما میخواهم به من نمره کامل این درس را بدهید.
استاد قبول کرد و دانشجو پرسید: آن چیست که قانونی است ولی منطقی نیست، منطقی است ولی قانونی نیست و نه قانونی است و نه منطقی؟
استاد پس از تاملی طولانی نتوانست جواب بدهد و مجبور شد نمره کامل درس را به آن دانشجو بدهد
بعد از مدتی استاد با بهترین شاگردش تماس گرفت و همان سوال را پرسید. و شاگردش بلافاصله جواب داد قربان شما 63 سال دارید و با یک خانم 35 ساله ازدواج کردید که البته قانونی است ولی منطقی نیست, همسر شما یک معشوقه 25 ساله دارد که منطقی است ولی قانونی نیست.واین حقیقت که شما به معشوقه همسرتان نمره کامل دادید در صورتیکه باید آن درس را رد میشد نه قانونی است و نه منطقی !



کلمات کلیدی :

:: برچسب‌ها:

نوشته شده توسط احمدرضا در 91/12/25:: 6:38 صبح


::




::
























:: قالب
::
قالب پارسی بلاگ

:: کانون مسجد فاطمیه شهید یه
پایگاه امام جعفر صادق شهیدیه
بلوچستان
►▌ استان قدس ▌ ◄
نغمه ی عاشقی
ققنوس...
.: شهر عشق :.
ܓღ فـــرقــ بــیــنـــ عـشــقــ و دوسـت داشــتــنــ
سایت روستای چشام (Chesham.ir)
welcome to my profile
عشق
Manna
Just for fun
جیغ بنفش در ساعت 25
سیرت پیشگان
نمی دونم بخدا موندم
دلنوشته های یه عاشق!
تینا
هفت گنج
مقاله های تربیتی
عاشق باش و کوچک چون عشق میداند ایین بزرگ کردنت را
گروه هنر تبادکان

مناجات با عشق
فقط ما
نوجوونی از خودتون
بدو بیا !!!!
ME&YOU
فانوس
جـــــــــاده ی عـــــــــشـــــــــــق
سیب، انار
سکوت شبانه
جوجو
مفهوم عشق
سیندرلا
خورشید خاموش
فقط خواننده ها وبازیگران ایرانی
فقط و فقط خواننده ها
دانستنی های حقوقی
ahmadreza
درباره ی رپ و دوست شدن با شما


:: قالب
::
قالب پارسی بلاگ

::
:: قالب
::
قالب پارسی بلاگ



::

صفحه نخست | ایمیل ما | آرشیو مطالب | لینک آر اس اس | عناوین مطالب وبلاگ |پروفایل مدیر وبلاگ | طراح قالب

Powered By ParsiBlog.Com Copyright © 2009 by
Design By : wWw.temkade.com