سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قالب وبلاگ

قالب پارسی بلاگ

بازی آنلاین

آپلود سنتر

آپلود عکس

برگ بلاگ

صفحه نخست

ایمیل ما

آرشیو مطالب

لینک آر اس اس

عناوین مطالب وبلاگ

پروفایل مدیر وبلاگ

طراح قالب

:: صفحه نخست
::
ایمیل ما
::
آرشیو مطالب
::
پروفایل مدیر وبلاگ
::
لینک آر اس اس
::
عناوین مطالب وبلاگ
::
طراح قالب

تمام لینکها تماس با ما


نویسندگان :
::

آمار بازدید :

:: تعداد بازدیدها:
:: کاربر: Admin







پیام مدیریت وبلاگ : با سلام خدمت شما بازدیدکننده گرامی ، به وبلاگ من خوش آمدید .لطفا برای هرچه بهتر شدن مطالب این وبلاگ ، ما را از نظرات و پیشنهادات خود آگاه سازید و به ما در بهتر شدن کیفیت مطالب وبلاگ کمک کنید .


سری جدید مطالب آخر خنده و طنزنوشته های باحال

جوک

خب دیگه آخرای امتحاناته، این مطلب رو گذاشتم یه کم روحیتون عوض شه :D

اگه دوستام میتونستن 5ثانیه بعد از اینکه گوشی رو قطع میکنم رو بشنون،
تا الان هیچ دوستی نداشتم ! :lol:
.
.
.
دعوت مودبانه ی بابام از من برای صرف شام :
تَن لَشتو از پشت کامپیوتر جمع کن بیار، سفره پهن کن !!
محبت همینجوری داره میپاچه رو در و دیوار :|
.
.
.
گرگه میره دم خونه شنگول منگول در میزنه
یه دفعه خرسه گریه کنون میادبیرون میگه: بابا تو مارو کشتی :(
الان اینا 20 ساله از اینجا رفتن !
بیشعور کثافت ولمون کن دیگه !
گرگه میگه : خیلی بیشعوری برات نذری آوردم ! :lol:
.
.
.
حیف که من ترم آخرم
وگرنه تصمیم گرفته بودم از ترم بعد بخونم :D
.
.
.
بعضی شبا که خوابم نمی بره، یه جوری که مغزم بشنوه می گم:
خوب! برم یه کتابی بیارم بخونم…
هیچی دیگه، اصلا بیهوش می شم! :D
.
.
.
قرار بود با یه اسب سفید برم دنبال دخترِ آرزوهام
بعد به این نتیجه رسیدم “خوو لامصب یکی دو تا نیستن که !”
حالا قرار شده یه وَن بگیرم یکی یکی برم دنبالشون ! والـــــــــا !! :D
.
.
.
توصیه بابام به من موقع رانندگی
سر کوچه ها یواش تر بپیچ ؛
شاید یکی بی شعورتر از تو پیدا شد که از اونور بیاد :|
.
.
.
رفتم عسل بخرم فروشنده میگه عسل خوب داریم 75 تومن
خوانسار هم هست 57 تومن
عسل 3 تومنی و 5 تومنی هم داریم …
فک کنم اون آخریا دیگه آزمایش ادرار زنبور بوده ! :lol:
.
.
.
الان کامپیوترم خودش ری استارت شد !
فک کنم فهمید من تشنمه :|

 

 

 

.
.
.
آینده شغلی معدل در ایران چیست؟
معدل 19-20= دکتر، مهندس، استاد
معدل 19-17= معلم
معدل 17-14= کارمند
معدل14-12= مدیرعامل
مردود= میلیاردر :|
.

 
.
.
فکرشو بکن ، یکی دغدغه زندگی دخترا رنگ ناخوناشونه !
اونوقت من میخوام برم بیرون فقط چک میکنم، خشتکم پاره نباشه یوقت ! :lol:
.
.
.
قبلنا ?ارو میرفت زندان دختره 15 سال منتظرش مینشست
ا?ن نمیشه تا سر کوچه بری ماست بخر? :|
.
.
.
همون وقتی که ترجیح داده شد به جای تابلوی “از سرعت خود بکاهید”
از “سرعت گیر” استفاده بشه ، بشر فهمیده بود که به شعورش امیدی نیست ! :|
.
.
.
تو هر زمینه ای خر شدیم ، به جز “خرپولی” !
.
.
.
تو جاده شمال تو این سرازیری های پیچ در پیچ،
مامانم میگه مگه شمال تو نقشه بالا نیست ؟ میگم چرا ؟!
میگه پس چرا ما همش سرازی میریم ؟ :|
.
.
.
یه روز چینیه می ره بالای کوه میگه:
هین تا ساو لاو تشین
از کوه صدا میاد:
خدا ورت داره خیلی سخت بود یه بار دیگه تکرار کن ! :lol:
.
.
.
طرف تو آهنگش میگه :
چرا خورشید میتابه چرا میچرخه زمین
عشق من بگو چرا تو فقط بگو همین
خب روانی مگه با گالیله و نیوتــــــــون طرفی ؟! :D
.
.
.
دقت کردین تو همه فیلما نگهبان ها مشغول خوردن هستن
و دزدا براحتی اونا رو خلع سلاح میکنن ؟!
آخه چرا ؟! :|
.
.
.
خـــــوبی که از حد بگزرد دانــــــا هم خیال بد می کنه !
نادان که دیگه جای خودشو داره !
.
.
.
لازم است گاهی تلفن را برداری، شماره کسی را که مدتها باش قهر بودی را بگیری،
گوشی را که برداشت، فحش بدهی، مبادا یادش رفته باشه که هنوز قهرید …!
.
.
.
من اولش یه گوله نمک یددار بودم بعدش دستو پا در آوردم …
گفتم شما هم درجریان باشید ! :)
.
.
.
از امتحان برمیگردیم ، بابا مامانمون میپرسن چطور بود ؟
میگیم عالی بود قبول میشم ! میگن لاف نزن راستشو بگو ! :|
بعدش میگیم افتضاح بود خراب کردم ؛
میگن مسخره بازی درنیار راستشو بگو ! :|
ما باید به کدوم سازشون برقصیم ؟
.
.
.
عشق وقتی بشود دات کامی
حاصلش نیست بجز ناکامی
نتیجه گیری : برید عشق های دات ای ار ی پیدا کنید ! :D
.
.
.
یه سری آدما هستن که وسط امتحان بهت میگن فلان سوال رو برسون،
تو هم با هزار مشقت جواب اون سوال رو بهش میرسونی
بعده اینکه جواب سوال رو مینویسه بهت میگه مطمئنی درسته؟ :|
ای کاش مجازات قتل اعدام نبود !
اون موقع بهش نشون میدادم جواب سواله درسته یا نه ! :|
.
.
.
شما یادتون نمیاد :
تو دبستان سر کلاس وقتی گچ تموم میشد ،
خدا خدا میکردیم معلم به ما بگه بریم از دفتر گچ بیاریم ! :)
.
.
.
نقش معلم پرورشی تو مدرسه مث نقش مداد سفید تو مداد رنگیا بود ! :)
.
.
.
.
برادرزادم اومده خونمون مهمونی بهش میگم میگو گرفتم سرخ کنم بخوریم
اگه باز سیر نشدی یه پیتزایی خوب میشناسم می برمت اونجا  :x
برگشته میگه عمو خیلی گدایی ! چرا برام فلافل نمی گیری ؟ :|
.
.
.
تجربه بهم ثابت کرده که از یه سنی به بعد
دیگه نباید در پیشگاه والدین گرامی از افعال پرسشی استفاده کرد!
برای مثال:
میشه من امشب با دوستام برم بیرون؟ (شکل غلط)
من رفتم بیرون! (شکل صحیح)
.
.
.
پیراهن تازمو با کلی ذوق و شوق به بابام نشون دادم ، :)
میگه مبارکه عین رو بالشیای خدا بیامرز مادربزرگمه ! :|
.
.
.
شما یادتون نمیاد ،
برای درس علوم، لوبیا لای دستمال سبز میکردیم،
میبردیم سر کلاس پز میدادیم :)
.
.
.
عاقا ما یه دایی داریم وقتی باهاش اسم فامیل بازی میکنیم
اگه مثلا اسمو نوشته باشه شیوا فامیلو مینویسه شیوایی ،
اگه حیوونو بنویسه شیر اشیا رو مینویسه شیر پلاستیکی !
یه بارم حیوون با ک رو نوشته بود کک
حالا دیگه خودتون کک پلاستیکی رو تصور کنین دیگه ! :D
.
.
.
تو این سریالها بچه شون کار بد که میکنه، میگن برو تو اتاقت بیرون هم نیا
ما بچه بودیم اتاق نداشتیم، به خاطر همین میگرفتن مثل خر کتکمون میزدن :|
.
.
.
لامصب وقتی داری درس میخونی،
تازه میفهمی که بحث های شبکه 4 هم خیلی سودمند و پرهیجانه ! :|
.
.
.
به بابام میگم خوب ماهی 40هزار تومن یارانه ی منو میخوری به روی خودتم نمیاریااا
برگشته میگه حاضرم ماهی 400 تومن بدم ریختتو نبینم !!
فک کنم منو توی زنبیل از روی آب رودخونه برداشتن :|
.
.
.
یه قانونی هست که میگه اگه بری کره مریخ
اونجا سیگار بکشی
بابات یهو اتفاقی اونجا داره رد میشه ! :|
.
.
.
گاهی انقد تو کارام “دس دس” میکنم
که یهو اطرافیانم پا میشن شروع میکنن رقصیدن :|
.
.
.
شما یادتون نمیاد ،
خط فاصله هایی که بین کلمه هامون میذاشتیم یا با مداد قرمز بود
یا وقتی خیلی میخواستیم خاص باشه ستاره می کشیدیم ! :)
.
.
.
دختر داییم 4سالشه اومده میگه : باست نقاشی تشیدم !
من : عزیزم بده ببینم !
دختر داییم : منو دوش دالی ؟
من : معلومه جیگر !
دختر داییم : خیل خب ! این تویی اینم منم … اینام بچه هامونن !
من 4سالم بود با شب اِدراری دست و پنجه نرم میکردم ! :|
.
.
.
تازگی به این نتیجه رسیدم که،
من از اول هم به جای کودک درون یه پیرمرد درون داشتم
کصافط نذاشت بچگی کنیم …!
.
.
.
یه حکایت مکزیکی هست که هیچی نمیگه !
فقط موج میزنه :lol:
.
.
.
به یارو میگم از اینجا چطوری میشه برم میدون ونک ؟
میگه باید بپرسی !
بهش گفتم به نظرت الان دارم آفتاب بالانس می زنم ؟ :|
.
.
.
از خدا میخوام موانع رو از سر راهت برداره …
آخه خر نمی تونه مثل اسب از موانع بپره ! :lol:
.
.
.
مامانم داشت آشپزی میکرد رفتم ناخونک بزنم
با یه خشم عجیبی گفت این روغنو میریزم رو صورتتا !
یعنی 19سال جلبک پرورش داده بود اینجوری رفتار نمی کرد باهاش :|
.
.
.
“چند مگس مگه؟”
تعجب یک اصفهانی از حجم فلش مموری ! :D
.
.
.
شما یادتون نمیاد ،
یکی از بازی محبوب بچگیمون کارت جمع کردن بود ،
با عکس و اسم و مشخصات ماشین یا موتور یا فوتبالیستها ،
یا ضرب المثل یا چیستان . . .
.
.
.
اگه شما لیسانس حالگیری داری
ما هم فوق تخصص انتقام داریم !
گفتم که در جریان باشی !
.

.
.
اینایی که میگن با پوست خود مهربان باشید ،
اینا لذت ترکوندن جوش رو نچشیدن !! :D
.
.
.
صبح از خونه زدم بیرون ، دیدم گوشیم نیست
از یه بنده خدایی گوشی گرفتم
زنگ زدم خونه پرسیدم گوشی من تو خونه ست؟
گفتن حالا میگردیم خبر میدیم
یهو دیدم گوشیم داره از اعماق کیفم زنگ میخوره
پیداش کردم دیدم از خونه زنگ میزنن
میگم: بله؟
میگن: الو سلام؛میگماااا گوشیت تو خونه نیستااا؛ بگرد پیداش کن ! :|
.
.
.
میگما شما هم وقتی فیلم ساعت زمان برناردو میدید
فکرای خاک بر سری میمود به ذهنتون؟
.
.
.
مگه عمر پشه سه چهار روز نیست ؟
چطوری توی این چند روز میتونه یاد بگیره که مگس کش دید باید قایم شه الدنگ ؟
.
.
.
صدا? بچه خواهرم نم?زاره بخوابم
من اگه بچه دار بشم تا هفت سالگ? م?زارمش پرورشگاه
بعدشم م?زارمش مدرسه شبانه روز?
بعدشم رفت دانشگاه م?زارمش خوابگاه
همونجام ?ک?و پ?دا کنه بره سره خونه زندگ?ش
حوصله دار?ا ! :|
.
.
.
دکمه روشن کردن کولر باید همه جای خونه باشه
دکمه خاموششم تو انباری زیر دبه سیرترشی
واسه اینکه دست بابا بهش نرسه ! :D
.
.
.
رفتم بانک به تحویلدار گفتم : میخوام یه حساب مشترک باز کنم !
میپرسه با کی ؟
گفتم : با یکی که خیلی پول داره …
گفت : خودتو مسخره کن ! :|
اعصابا هم ضعیف شده ، ملت کارشونم درست انجام نمیدن !
.
.
.
شما یادتون نمیاد (شایدم بیاد)
قدیما تلویزیون خاله بهار و بستنیا رو میذاشت
همیشه بعد از دیدنش هوس بستنی می کردم!
بستنیا . . بستنیا !
دست کی بالا ؟
دست بچه ها !
.
.
.
امشب پر از بغضم رفیق ، شانه ات ساعتی چند ؟؟
چی ؟؟ 5500 ؟؟ چه خبره ؟ مارو بگو به تو میگیم رفیق … نخواستیم آقا :D
.
.
.
دیشب با داداشم نشستیم پای هندونه !
جاتون خالی با قاشق تمام مغزش رو تراشیدیم و خوردیم
بابام از اونور داد میزنه میگه : یه ذره هندونه بزارید بمونه روی اون پوست
تا رومون بشه بزاریمش دم در ! اینجوری مردم فک میکنن بز تو خونه بستیم :|
.
.
.
بچه های امروزی رو نمیتونم درک کنم :
بهش آدامس موزی میدم ناز میکنه میگه این آدامسا بو میدن و بدمزه ن نمیخورم !
زمان ما آدامس موزی خدایی میکرد ؛ :)
ما اول کاغذشو نیم ساعت لیس میزدیم بعد میرفتیم سراغه خودش !
.
.
.
پسر تو 5 سالگی: مامان جون دوست دارم :x
مامان: منم دوست دارم عزیزم
پسر تو 16 سالگی: مامان جون دوست دارم :|
مامان: برو پی کارت پول ندارم!
پسر تو 25 سالگی: مامان جون دوست دارم :D
مامان: حالا بگو کی هست! کجا میشینه! کجا دیدیش؟
.
.
.
انقدر که موبایلم ساکته،
اگر یه موقع یکى زنگ بزنه گوشیم به جاى زنگ خوردن هول میشه سرفه میکنه ! :|
.
.
.
یه روز رفتم شلوار بخرم فروشنده یه شلوار آورد خوب نبود
گفتم این خیلی خزه، مگه اسکلم اینو بپوشم؟
فروشنده از پشت پیشخون اومد اینور دیدم همون شلوار پای خودشه! :|
.
.
.
10 دقیقه آخر امتحان …
زمان تغییر دادن جواب های صحیح به غلط ! :|
.
.
.
.
امروز خسته از سر کار برگشتم خونه خودمو پرت کردم رو مبل،
داداشم پا شد رفت یه لیوان آب برام آورد
با تعجب گفتم چه شده مهربون شدی ؟!
گفت امروز تو کلاس دینی گفتن :
یه نفر به یه سگ خسته آب داده رفته بهشت ! :|
.
.
.
یکی رفته آتلیه عکس انداخته فقط واسه پروفایل فیس دوقش ؛
یکی هم مثل من 2ساله دانشگاه میگه 6قطعه عکس بیار واسه پروندت !
.
.
.
دنیای عجیبیه واقعا :
تو دهه 60 ملت دوس داشتن یه پیکان داشته باشن !
تو دهه 70 ملت دوس داشتن پراید داشته باشن !
تو دهه 80 ملت دوس داشتن یه ماشین لوکس:
(پژو ، پارس ، زانتیا ، مزدا3 ، پرادو ، لکسوس ، لامبورگینی ، پورشه) داشته باشن !
تو دهه 90 ملت دوس دارن پراید داشته باشن ! :|
.
.
.
یکی از دردناک ترین اتفاقاتی که تو خرداد ماه می افته،
شیرین شدن گوجه سبزه ! :)
.
.
.
با توجه به این که قهوه تقریبا پانصد سال است که کشف شده
به نظر شما قبل از کشف قهوه، رنگ قهوه ای چه رنگی بوده !؟ :|
.
.
.
تا حا? شده ؟
وسط خنده هاتون ?هو صدا?? شب?ه خرناس توله ش?ر در ب?ار?ن؟ :lol:
.
.
.
به من پیله نکن !
پروانه نمیشی
کتک میخوری :|
.
.
.
تجربه نشون داده،
دخترائی که فقط عکس چشمشون رو برا پروفایلشون میزارن،
هنوز بینی مبارک رو عمل نکردن :D
.
.
.
یه ژاپنی به زنش میگه:
” TiKi Taki ‘
زنش میگه:
” Kua Nini ”
ژاپنی ناراحت میشه میگه:
” taka anji radiyumba yaku ”
زنش گریه میکنه میگه:
” mimi takun? kakab?nda misamihi ”
یه جوری میخونی انگار سر در میاری با مسائل خانوادگی مردم چیکار داری؟
.
.
.
ای رفیق باوفا! هر شب دعایت می کنم
گر ندارم زانتیا فرغون فدایت می کنم :D
.
.
.
یکی از فانتزیام اینه که
پلیس تو ایست وبازرسی ماشینم رو نگهداره …
- بگه اسم ؟
+ بگم عباس
- بگه نام پدر ؟
+ بگم عباس علی
- بگه فامیلت چیه ؟
+ بگم عباسی
- بگه از کجا میای ؟
+ بگم عباس آباد
- بگه کجا میری ؟
+ بگم بندر عباس
پلیسه شاکی شه ! :|
- بگه بی شرف منو سرکار گذاشتی :|
+ بگم نه به حضرت عباس :D
.
.
.
نام شوهر در زمانهای مختلف
زمان آشنایی : مرد رویاهام
زمان نامزدی : عشقم
زمان ازدواج : هم نفسم
بعد از یک ماه : جان دلم
بعد از دو ماه : سایه سرم
بعد از سه ماه : شوهرم
بعد از یک سال : آقا بالاسر
بعد از دو سال : بخور و بخواب
بعد از سه سال : نره غول
بعد از چهار سال : لندهور
پنج سال بعد : مرتیکه نفهم بی شعور مفت خور نمک نشناس
ده سال بعد : خبر مرگت ایشالله ! :|
.
.
.
بابا : منو بیشتر دوست دارى یا مامانُ ؟
پسربچه : هر دو تاتونُ
بابا : اگه من برم آمریکا مامان بره فرانسه تو کجا میرى ؟
بچه : فرانسه
بابا : خوب این ینى تو مامانو بیشتر دوست دارى دیگه !
بچه : نه من فرانسه رو دوست دارم !
بابا : اگه من برم فرانسه مامان بره آمریکا تو کجا میرى ؟
بچه : آمریکا
بابا : چرااااااا ؟؟
بچه : چون قب?ً فرانسه بودم :D
بابا :|
.
.
.
.
دختری از کوچه باغی میگذشت
یک پسر در راه ناگه سبز گشت
.
در پی اش افتاد و گفتا او سلام
بعد از آن دیگر نگفت او یک کلام
.
دختر اما ناگهان و بی درنگ
سوی او برگشت مانند پلنگ
.
گفت با او بچه پروی خفن
می دهی زحمت به بانویی چو من؟
.
من که نامم هست آزیتای صدر
من که زیبایم مثال ماه بدر
.
من که در نبش خیابان بهار
میکنم در شرکت رایانه کار
.
دختری چون من که خیلی خانمه
بیشت و شش ساله،مجرد،دیپلمه
.
دختری که خانه اش در شهرک است
کوی پنجم،نبش کوچه،نمره شصت
.
در چه مورد با تو گردد هم کلام
با تو من حرفی ندارم والسلام!!!
.
.
.
?ه روزه آفتاب? ?ه خانمِ انگل?س? رو? عرشه کشت?
در سواحل مکز?ک به در?ا نگاه م?کرد
که ناگهان انگشتر الماس گرانبها?ش
از انگشتش سر خورد و افتاد تو آب !
و زن با ناراحت? ا?ن سفر را سپری کرد …
پس از 15 سال که به شهره مکز?کو س?ت? رفته بود
در ?ک رستوران در کنار ساحل سفارش خوراک ماه? داد
وقت? داشت ماه? رو م?خورد
?ه جسم سفت و سخت ز?ر دندونش حس کرد
و وقت? در آورد د?د استخوان ماه?ه
نکنه فکر کرد? انگشتره ؟!
بابا تو د?گه خ?ل? تخ?لت قو?ه !



کلمات کلیدی :

:: برچسب‌ها:

نوشته شده توسط احمدرضا در 92/3/27:: 5:0 صبح


::




::
























:: قالب
::
قالب پارسی بلاگ

:: کانون مسجد فاطمیه شهید یه
پایگاه امام جعفر صادق شهیدیه
بلوچستان
►▌ استان قدس ▌ ◄
نغمه ی عاشقی
ققنوس...
.: شهر عشق :.
ܓღ فـــرقــ بــیــنـــ عـشــقــ و دوسـت داشــتــنــ
سایت روستای چشام (Chesham.ir)
welcome to my profile
عشق
Manna
Just for fun
جیغ بنفش در ساعت 25
سیرت پیشگان
نمی دونم بخدا موندم
دلنوشته های یه عاشق!
تینا
هفت گنج
مقاله های تربیتی
عاشق باش و کوچک چون عشق میداند ایین بزرگ کردنت را
گروه هنر تبادکان

مناجات با عشق
فقط ما
نوجوونی از خودتون
بدو بیا !!!!
ME&YOU
فانوس
جـــــــــاده ی عـــــــــشـــــــــــق
سیب، انار
سکوت شبانه
جوجو
مفهوم عشق
سیندرلا
خورشید خاموش
فقط خواننده ها وبازیگران ایرانی
فقط و فقط خواننده ها
دانستنی های حقوقی
ahmadreza
درباره ی رپ و دوست شدن با شما


:: قالب
::
قالب پارسی بلاگ

::
:: قالب
::
قالب پارسی بلاگ



::

صفحه نخست | ایمیل ما | آرشیو مطالب | لینک آر اس اس | عناوین مطالب وبلاگ |پروفایل مدیر وبلاگ | طراح قالب

Powered By ParsiBlog.Com Copyright © 2009 by
Design By : wWw.temkade.com